منتظرون

مجموعه مباحث اعتقادی و آموزشی

منتظرون

مجموعه مباحث اعتقادی و آموزشی

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب با موضوع «رهبری» ثبت شده است

۳۱
خرداد

Aghaدر خانه اگر کس است یک حرف بس است.

  • محمد کاشانی
۰۵
اسفند


دیدار مردم نجف‌آباد با رهبر انقلاب

از ادبیات سیاسی دشمن استفاده نکنیم/ دشمنان انقلاب از روز اول تعبیر تندرو و میانه رو را استفاده کردند/ از نظر آن ها از همه تندروتر امام بزرگوار بود، امروز هم بنده حقیر را از همه تندروتر می دانند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم نجف‌آباد، در سخنان مهمی، ضمن تبیین دقیق دو واژه‌ی «میانه‌رو و تندرو» و دعوت همه‌ی مردم به‌ویژه مسئولان و سیاسیون به هوشیاری در قبال ترفند دشمن برای ایجاد دوقطبی‌های دروغین و القایی در فضای انتخاباتی، انتخابات را «عرصه‌ی قد برافراشتن ملی» و تجلی وفاداری و ایستادگی ملی و حمایت از عزت و استقلال کشور دانستند و تأکید کردند: همه‌ی کسانی که به عزت ایران اسلامی علاقه‌مندند باید در انتخابات روز جمعه شرکت کنند و دنیا در روز هفتم اسفند خواهد دید که مردم ایران، چگونه مشتاقانه در پای صندوق‌های رأی حاضر خواهند شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ضمن گرامیداشت ایام شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، به دو انتخابات بسیار مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در روز جمعه، اشاره کردند و گفتند: اهمیت اصل انتخابات در کشور، فقط به‌واسطه‌ی رأی دادن نیست بلکه انتخابات به معنای سینه سپر کردن و عرض اندام ملت ایران در مقابل دشمن، بعد از انواع فشارها و تحریم‌های ظالمانه و تبلیغات خباثت‌آمیز است.
ایشان حضور گسترده‌ی مردم در انتخابات را موجب هیبت و عظمت مجدد انقلاب اسلامی در جهان خواندند و افزودند: انتخابات علاوه بر نشان دادن «قدرت و عزم و ایستادگی ملی»، وفاداری، شجاعت و دلیری یک ملت بزرگ را در کارزار مقابله با اهداف غرض‌آلود، نشان خواهد داد.
رهبر انقلاب بعد از تبیین اهمیت حضور آحاد واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات، به ترفندهای دشمن در ۳۷سال گذشته، در مقاطع مختلف انتخاباتی اشاره کردند و گفتند: «انکار و دروغ خواندن انتخابات در ایران»، «تلاش برای حضور کم‌رنگ و کم‌تعداد مردم در انتخابات»، و «القای بی‌فایده بودن حضور در انتخابات به دلیل مشخص بودن نتیجه‌ی آن از قبل»، از جمله تبلیغات بدخواهان برای سست کردن حضور مردم در انتخابات، در طول سال‌های گذشته بود و حتی در برخی دوران‌ها، مقامات آمریکایی صراحتاً موضع‌گیری کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه آمریکایی‌ها اکنون بر اساس تجربه، دریافته‌اند که موضع‌گیری صریح، نتیجه‌ی عکس خواهد داشت، افزودند: بر همین اساس آمریکایی‌ها در این انتخابات سکوت کرده‌اند اما عوامل و ریزه‌خواران آنها به روش‌های مختلف مشغول اجرای ترفندی جدید هستند.
ایشان در تشریح این ترفند جدید گفتند: بدخواهان ملت ایران برای این انتخابات، به ایجاد «دوقطبی‌های دروغین» روی آورده‌اند تا القای وجود دو دستگی در مردم، بکنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه طبیعت انتخابات، همچون هر مسابقه‌ای، شور و نشاط و برتری و عدم برتری است، خاطرنشان کردند: این برتری یا عدم برتری در انتخابات به معنای دوقطبی شدن ملت و ایجاد دو دستگی در جامعه و دشمنی و عناد مردم با یکدیگر نیست و القای وجود این دوقطبی در ایران، دروغ است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دوقطبی واقعی در ایران را دوقطبی میان «وفاداران به انقلاب اسلامی و اصول امام رحمه‌الله»، و «جبهه‌ی استکبار و هم‌فکران آن» خواندند و افزودند: البته در این دوقطبی، قاطبه‌ی ملت ایران، «انقلابی و علاقه‌مند به انقلاب و وفادار به امام رحمه‌الله و تفکر و اصول ایشان» هستند.
ایشان گفتند: منشأ اصلی دوقطبی سازی‌های دروغین، در خارج از کشور است اما متأسفانه برخی اوقات در داخل نیز تکرار می‌شود.
رهبر انقلاب اسلامی، دوقطبیِ «مجلس دولتی» و «مجلس ضددولتی» را یکی از دوقطبی های دروغین در فضای انتخاباتی برشمردند و افزودند: طراحان این دوقطبی تلاش دارند تا اینگونه القا کنند که بخشی از مردم ایران طرفدار مجلس دولتی هستند و بخش دیگر، مخالف مجلس دولتی، در حالی که ملت ایران نه مجلس دولتی می‌خواهد و نه مجلس ضددولتی.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: ملت ایران مجلسی می‌خواهد که «متدین»، «متعهد»، «شجاع»، «فریب نخور»، «مقاوم در مقابل زیاده‌خواهی‌ها و طمع‌ورزی‌های استکبار»، «مدافع عزت و استقلال ملی»، «علاقه‌مند واقعی به پیشرفت کشور»، «معتقد به حرکت علمی استعدادهای جوان»، «معتقد به اقتصاد درون‌زا»، «آشنا با درد مردم» و «مصمم به حل مشکلات مردم» باشد و مرعوب آمریکا نشود و به وظایف قانونی خود عمل کند. ایشان افزودند: آحاد ملت ایران به دنبال چنین مجلسی هستند و نه مجلس طرفدار فلان شخص یا فلان شخص دیگر.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به طراحی‌های آمریکا برای بعد از برجام اشاره و خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها بعد از برجام، طرحی برای ایران و طرحی هم برای منطقه داشتند که همچنان پیگیر آنها هستند زیرا به خوبی می‌دانند که کدام کشور در مقابل اهداف پلید آنها در منطقه، محکم ایستاده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، استفاده از نفوذی‌ها را راهکار آمریکایی‌ها برای طراحی خود در ایران دانستند و گفتند: از هنگامی که موضوع نفوذ و لزوم هوشیاری در قبال نفوذی‌ها مطرح شد، عده‌ای در داخل برآشفته شده‌اند که چرا دائماً حرف از نفوذ زده می‌شود اما این برآشفتگی بیجا و بی‌مورد است.
ایشان تأکید کردند: موضوع نفوذ و نفوذی واقعی است اما گاهی اوقات فرد نفوذی خودش هم متوجه نیست که در چه مسیری قرار گرفته است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سخنان امامِ هوشیار و مجرّب مبنی بر اینکه گاهی اوقات سخن دشمن با چند واسطه از زبان افراد موجه شنیده می‌شود، افزودند: این فردِ موجه، نه پولی گرفته و نه تعهدی داده است اما بدون آنکه بداند، سخن دشمن را تکرار می‌کند و در واقع به نوعی زمینه‌ساز نفوذ شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به نمونه‌هایی از نفوذی‌هایی که احیاناً خودشان هم متوجه نبوده‌اند، اشاره کردند و گفتند: در سال‌های گذشته در صحن علنی مجلس، یکی از نمایندگان، با تکرار حرف دشمن، نظام اسلامی را متهم به دروغگویی کرد.
رهبر انقلاب در اشاره به نمونه‌ای دیگر افزودند: در دورانی که هیأت مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای کشورمان، مشغول مذاکره‌ی سخت و در واقع مبارزه با طرف مقابل بود و رئیس‌جمهور محترم فعلی نیز، رئیس هیأت مذاکره‌کننده بود، عده‌ای طرحی سه فوریتی را به مجلس آوردند که تأیید حرف طرف مقابل ما در مذاکرات بود و رئیس‌جمهور محترم فعلی در آن زمان از این طرح گلایه کرد و گفت این طرح به نفع دشمن است.
رهبر انقلاب اسلامی، همه‌ی مردم به‌ویژه مسئولان و سیاسیون را به هوشیاری آگاهانه در مقابل نفوذ دشمن فراخواندند و خاطرنشان کردند: لازمه‌ی مراقبت این است که اگر دشمن با هدف ایجاد دودستگی در مردم، از فلان گروه یا فرد تعریف می‌کند، بی‌درنگ ابراز بیزاری و در مقابل او موضع‌گیری شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری سخنان امام رحمه‌الله مبنی بر اینکه «اگر دشمن از شما تعریف کرد، در رفتار و کارهای خود تردید کنید»، افزودند: این سخن، «دستورالعمل انقلاب» است، بنابراین باید در مقابل تعریف بیگانه، سریع موضع‌گیری کرد و دچار غفلت نشد.
ایشان تأکید کردند: لازمه‌ی اداره کشوری با این وسعت و پیش بردن امور مردمی به این بزرگی و رشادت، «هوشیاری، چشم باز و عزم راسخ» در مقابل دشمن است.
رهبر انقلاب، مسئولان و سیاسیون را همچنین به پرهیز از تکرار ادبیات سیاسی دشمن، به‌ویژه استفاده از تعبیر «تندرو» و «میانه‌رو» توصیه کردند و افزودند: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، بدخواهان این تعبیر را به‌کار بردند و منظور آنها از تندرو کسانی است که نسبت به انقلاب اسلامی و تفکر و اصول امام پایبندتر و مصمم‌تر هستند و مقصود آنها از میانه‌رو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان، تسلیم و سازش‌پذیرتر هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: کسانی که در داخل این تعابیر را به‌کار می‌برند باید معارف اسلامی را به‌دقت مطالعه کنند زیرا در اسلام، چنین تقسیم‌بندی وجود ندارد و میانه و وسط، به معنای «راه مستقیم» است، بنابراین در مقابل راه میانه، تندروی قرار ندارد بلکه منحرفین از صراط مستقیم قرار دارند. ایشان افزودند: در مسیر مستقیم ممکن است عده ای تندتر بروند و عده ای هم کندتر، که این اشکالی ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در ادبیات سیاسی بیگانه، به داعش نیز تندرو می‌گویند در حالی‌که داعش منحرف از اسلام، قرآن و صراط مستقیم است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود گفتند: کسانی که در بیرون مرزها تعبیر تندرو را به‌کار می‌برند، مقصودشان جریان وفادار به انقلاب و حزب‌اللهی‌ها است، بنابراین در داخل باید مراقبت شود که با تکرار این تعابیر، هدف دشمن تأمین نشود.
ایشان با اشاره به اعتراف آمریکایی‌ها مبنی بر اینکه در ایران هیچ میانه‌رویی وجود ندارد تأکید کردند: قاطبه‌ی ملت ایران طرفدار انقلاب هستند و بر انقلاب پافشاری می‌کنند، البته ممکن است برخی اوقات اشتباه و لغزش هم باشد اما هیچ‌یک از ملت ایران طرفدار وابستگی به آنها نیست.
رهبر انقلاب اسلامی به اهمیت چگونگی «انتخاب» نیز اشاره کردند و خطاب به مردم گفتند: نتیجه‌ی هرگونه انتخاب شما در این انتخابات اعم از انتخاب خوب و یا بد به خودِ شما باز خواهد گشت، بنابراین سعی شود که انتخاب درستی انجام گیرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رضایت یا نارضایتی خداوند متعال را یکی دیگر از نتایج چگونگی انتخاب برشمردند و افزودند: تلاش شود تا انتخاب با دقت و بصیرت و با شناخت درست، انجام شود.
ایشان تأکید کردند: برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان حتماً از تدین، تعهد، وفاداری به انقلاب، ایستادگی در راه انقلاب، مرعوب نشدن در مقابل دشمن و عزم و شجاعت داوطلبان مطمئن شوید و سپس رأی دهید.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: اگر برخی افراد را هم نمی‌شناسید نگویید که رأی نمی‌دهم بلکه باید با افرادی که نسبت به دین، تعهد و بصیرت آنها اطمینان دارید، مشورت کنید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه در این مسیر، راه، هدف و وظیفه و تکلیف روشن است، افزودند: اگر این کار بزرگ درست انجام شود، قطعاً در آن صورت، خداوند یاری خواهد کرد و نتیجه‌ی انتخابات هرچه که باشد، به نفع کشور خواهد بود.
ایشان گفتند: اعتقاد راسخ دارم که با وجود همه‌ی تلاش‌های بدخواهان، خداوند پیروزی نهایی را برای ملت ایران مقدر فرموده است و به فضل الهی دشمن نخواهد توانست به این انقلاب و نظام اسلامی ضربه‌ای وارد کند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با تجلیل از ایمان، صداقت و وفاداری و ایستادگی مردم نجف‌آباد در مسیر انقلاب اسلامی گفتند: مردم نجف‌آباد، در دوران نهضت اسلامی شور و شعور و فهم بالای خود را در حمایت از مبارزه نشان دادند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مقاطع مختلف به‌ویژه دوران دفاع مقدس بار دیگر رشادت، غیوری، ایستادگی و کارآمدی خود را به نمایش گذاشتند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی،حجت‌الاسلام و المسلمین حسناتی امام جمعه‌ی نجف‌آباد با اشاره به رشادت‌ها و حماسه‌های مردم شهیدپرور این شهر در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و تقدیم بیش از ۲۵۰۰شهید، گفت: مردم باوفای نجف‌آباد بر عهد و پیمانی که با اسلام و قرآن و با امام رحمه‌الله و رهبر فرزانه انقلاب بسته‌اند، تأکید دارند و تا آخرین قطره‌ی خون بر این عهد خواهند ماند.

  • محمد کاشانی
۰۵
اسفند


  • محمد کاشانی
۰۵
اسفند


رهبر انقلاب:

ملت ایران مجلسی می خواهد که علاج درد مردم را بشناسد.

مجلسی متدین، متعهد و شجاع که فریب ترفند دشمن را نخورد.

مجلسی که به عزت و استقلال اهمیت دهد و مقابل طمع قدرت هایی که دستشان از ایران کوتاه شده و میخواهند برگردند، بایستد.

مجلسی که دولت را موظف به اقتصاد درونزا کند.

  • محمد کاشانی
۰۵
اسفند

Entekhabat

لیست 30 نفره ائتلاف اصولگرایان ( مجلس )

1- مرتضی آقاتهرانی

2-  یحیی آل اسحاق

3- فاطمه آلیا

4-  سیدمحمدحسن ابوترابی فرد

5-  لاله افتخاری

6- زهره الهیان

7- مهرداد بذرپاش

8-  احمد توکلی

9- محمدنبی حبیبی

10- غلامعلی حدادعادل

11-  پرویز داوودی

12-  مجتبی رحماندوست

13- فاطمه رهبر

14- علیرضا زاکانی

15-  محمد سلیمانی

16-  زهره طبیب زاده نوری

17-  محمدجواد عامری شهرابی

18-  حجت الله عبدالملکی

19-  لطف الله فروزنده

20- سیدعلی قریشی

21-  اسماعیل کوثری

22- غلامرضا مصباحی مقدم

23-  حسین مظفر

24- سیدمسعود میرکاظمی

25-  الیاس نادران

26- محمد ناظمی اردکانی

27-  سیدمحمود نبویان

28-  بیژن نوباوه وطن

29-  مرضیه وحیددستجردی

30-  مهدی وکیل پور

  • محمد کاشانی
۱۳
بهمن


  • بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم

    به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

    حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند. سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

    این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

    شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

    خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

    من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

    سیّدعلی خامنه‌ای
    ۱۳۹۳/۱۱/۱
  • In the name of God, the Beneficent the Merciful

    To the Youth in Europe and North America,

    The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

    I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

    I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

    Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

    The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

    By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

    You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

    My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

    I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

    Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

    Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

    I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

    Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

    Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

    Seyyed Ali Khamenei
    21st Jan. 2015
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    إلى جمیع الشباب فی أوروبا وأمریکا الشمالیة

    إن الأحداث الأخیرة فی فرنسا وما شابهها فی بعض الدول الغربیة أقنعتنی أن أتحدّث إلیکم مباشرة.

    أتحدّث إلیکم أیّها الأعزة دون أن اتجاهل دور والدیکم، لأنی أرى مستقبل شعبکم وأرضکم بأیدیکم، وأرى أن الإحساس بضرورة معرفة الحقیقة فی قلوبکم أکثر حیویة ووعیاً. وکذلک فإنی لا أخاطب الساسة والمسؤولین عندکم لأنی أتصور أنهم بعلمٍ ودرایةٍ منهم فصلوا درب السیاسة عن مسار الصدق والحقیقة.

    حدیثی معکم عن الإسلام وبصورةٍ خاصةٍ عن الصورة التی یعرضونها عن الإسلام لکم.

    قبل عقدین وإلى یومنا هذا، ای بعد انهیار الإتحاد السوفیتی تقریباً جرت محاولات کثیرة لإعطاء هذا الدین العظیم موقع العداء المخیف. وللأسف إن عملیة إثارة مشاعر الرعب والفزع والنفور واستغلالها لها ماضٍ طویلٍ فی التاریخ السیاسی للغرب.

    لا أرید هنا أن أتعرض إلى ما یثیرون من أنواع الرعب فی قلوب الشعوب الغربیة وعند استعراضکم العابر للدراسات التاریخیة والنقدیة المعاصرة ستجدون کیف تؤنب الکتابات التاریخیة الأعمال الکاذبة والمزیِّفة للدول الغربیة تجاه سائر الشعوب والثقافات. إن تاریخ أوروبا وأمریکا یطأطئ رأسه خجلاً أمام سلوکه الإسترقاقی والإستعماری وظلمه تجاه الملوّنین وغیر المسیحیین. ثم انّ المؤرخین والباحثین لدیکم عندما یمرون على عملیات سفک الدماء باسم الدین بین البروتستان والکاثولیک أو باسم القومیة والوطنیة إبان الحربین العالمیین الأولى والثانیة یشعرون بالمرارة والإنحطاط.

    وهذا بحد ذاته یدعو الى التقدیر؛ ولست استهدف من خلال استعادة قسم من هذه القائمة الطویلة جَلد التاریخ ولکنی أرید منکم أن تسألوا کل مثقفیکم ونخبکم لماذا لا یستقیظ الوجدان العام فی الغرب دائما إلا مع تأخیر عشرات السنین وربما المئات من السنین؟ ولماذا کانت عملیة النظر فی الوجدان العام تتّجه نحو الماضی البعید وتهمل الأحداث المعاصرة؟

    لماذا نجدهم فی موضوع مهم من قبیل أسلوب التعاطی مع الثقافة والفکر الإسلامی یمنعون من تکوّن وعی عام لدیکم؟

    أنتم تعلمون جیداً أن التحقیر و إیجاد حالة النفور والرهاب الموهوم من الآخرین تشکل أرضیة مشترکة لکل تلک الإستغلالات الظالمة. أرید الآن أن تسألوا أنفسکم لماذا استهدفت سیاسة نشر الرعب والنفور القدیمة الإسلام والمسلمین بقوة وبشکل لا سابقة لها؟ لماذا یتّجه نظام القوة والسلطة فی عالمنا الیوم نحو تهمیش الفکر الإسلامی وجرّه الى حالة الإنفعال؟

    هل هناک مفاهیم وقیم فی الإسلام تزاحم برامج ومشاریع القوى الکبرى وما هی المنافع التی تتوخاها هذه القوى من وراء طرح صورة مشوّهة وخاطئة عن الإسلام. ولهذا فإن طلبی الأوّل منکم أن تتساءلوا وتتحروا عن عوامل هذا التعتیم الواسع ضد الإسلام.

    الأمر الثانی الذی أطلبه منکم أن تقوموا کردِّ فعلٍ لسیل الإتهامات والتصورات المسبقة والإعلام السلبی وأن تسعوا لتکوین معرفة مباشرة ودونما واسطة عن هذا الدین. إن المنطق السلیم یقتضی أن تدرکوا حقیقة الأمور التی یسعون لإبعادکم عنها وتخویفکم منها فما هی وما هی أبعادها وحقیقتها؟

    أنا لا أصرّ علیکم أن تقبلوا رؤیتی أو أیة رؤیة أخرى عن الإسلام، لکنی أدعوکم ألّا تسمحوا أن یستفید هؤلاء من الإدعاءات المرائیة للإرهابیین العملاء لهم وتقدیمهم لکم بإعتبارهم مندوبی الإسلام. علیکم أن تعرفوا الإسلام من مصادره الأصیلة ومنابعه الأولى. تعرّفوا على الإسلام عبر القرآن الکریم وسیرة الرسول الأعظم (صلّى الله علیه وآله وسلّم). وأودّ هنا أن أتساءل: هل راجعتم قرآن المسلمین مباشرة؟ هل طالعتم أقوال رسول الإسلام(صلّى الله علیه وآله وسلّم) وتعالیمه الإنسانیة والأخلاقیة؟ هل اطلعتم على رسالة الإسلام من مصدر آخر غیر الإعلام؟ هل سألتم أنفسکم کیف استطاع الإسلام ووفق أیة قیم طوال قرون متمادیة أن یقیم أکبر حضارة علمیة وفکریة فی العالم وأن یربی أفضل العلماء والمفکرین؟

    أطالبکم ألّا تسمحوا لهم بوضع سدّ عاطفی واحساسی منیع بینکم و بین الواقع عبر رسم صورة سخیفة کاذبة عن الإسلام لیسلبوا منکم إمکانیة الحکم الموضوعی. والیوم حیث نرى أن أجهزة التواصل اخترقت الحدود الجغرافیة، علیکم ألّا تسمحوا لهم أن یحاصروکم فی الحدود الذهنیة المصطنعة، وإن کان من غیر الممکن لأی أحد أن یملأ الفراغات المستحدثة بشکل فردی ولکن کلاً منکم یستطیع هادئاً لتوعیة نفسه وبیئته أن یقیم جسراً من الفکر والإنصاف على هذه الفراغات.

    إن هذا التحدی المبرمج من قبل لنوع العلاقة بین الإسلام وبینکم أنتم الشباب أمر مؤلم، لکن بإمکانه أن یثیر تساؤلات جدیدة فی ذهنکم الوقاد والباحث.

    إن سعیکم لمعرفة الأجوبة على هذه التساؤلات یشکل فرصة سانحة لکشف الحقائق الجدیدة أمامکم، وعلیه یجب أن لا تفوتوا هذه الفرصة للوصول الى الفهم الصحیح ودرک الواقع دون حکم مسبق؛ ولعلّه من آثار تحملّکم هذه المسؤولیة تجاه الواقع، أن تقوم الأجیال الآتیة بتقییم هذه الفترة من تاریخ التعامل الغربی مع الإسلام، بألمٍ أقل زخماً ووجدانٍ أکثر اطمئناناً.

    السید على الخامنئی
    2015/01/21
  • En el nombre de Dios, el Clemente el Misericordioso

    A los estudiantes en general de Europa y Norte América:

    Los sucesos últimos en Francia y en otros países occidentales me convencieron para que hable directamente con vosotros, jóvenes, sobre estos sucesos. No porque quiera dejar de lado a sus padres y madres, sino porque veo el futuro de la Nación y su tierra en sus manos y también veo en ustedes y vuestros corazones el sentimiento de la búsqueda de la verdad más viva e inteligente. En este mensaje no hablo con vuestros políticos y gobernantes. Creo que ellos conscientemente han separado el camino de la veracidad y lo correcto del camino de la política. Mi palabra con vosotros es sobre el Islam y en especial sobre la imagen y rostro que os presentan del Islam.

    Desde hace dos décadas antes, quiere decir casi después del derrumbamiento de la Unión Soviética, se han esforzado mucho para que esta gran religión se vea como un enemigo monstruoso. El sentimiento del miedo, del odio y el aprovecharse para movilizarlos desgraciadamente tiene un antecedente extenso en la historia política de Occidente. No quiero enumerar en este lugar a los diferentes miedos que han infundido en las naciones occidentales. Ustedes mismos con un breve repaso a las últimas investigaciones críticas sobre la historia ven que han reprochado los revisionistas las actitudes no veraces e insensatas de los gobiernos occidentales con otras culturas y civilizaciones del mundo. La historia de Europa y América esta avergonzada de la esclavitud. Desde la época del colonialismo esta cabizbajo y lo mismo está por la opresión a los negros y los no cristianos.

    Vuestros investigadores e historiadores se lamentan profundamente por los derramamientos de sangre en nombre de la religión entre católicos y protestantes y a nombre de los nacionalismos y etnias en la primera y segunda guerra mundial. En sí mismo estos sentimientos son elogiables y mi objetivo al repetir este largo índice no es reprochar la historia sino que quiero de vosotros que pregunten a sus intelectuales por qué la conciencia general en Occidente debe despertar y ser informado con un retraso de diez años y a veces de cientos de años.

    ¿Por qué la revisión en la conciencia general debe relacionarse con el pasado lejano y no a los asuntos del día? ¿Por qué en un tema tan importante como la manera del encuentro con la cultura y el pensamiento islámico se niegan a que la gente tenga una información general y correcta? Vosotros sabéis perfectamente que humillar y crear odio y miedo imaginario con respecto a otro siempre ha preparado el terreno para los beneficios opresores. Ahora yo quiero que se pregunten a sí mismos, ¿Por qué la política antigua de crear miedo y odio con una fuerza sin antecedentes ha tomado como objetivo al Islam y a los musulmanes. ¿Por qué la estructura del poder en el mundo actual quiere que el pensamiento islámico sea colocado en el margen y en una actitud pasiva?

    ¿Qué contenidos y valores existen en el Islam que perturban al programa de los grandes poderes y que beneficios tendrán en la sombra de deformar el rostro del Islam?

    Entonces mi primero pedido a vosotros es que pregunten e investiguen sobre los motivos de esta actitud negativa contra el Islam.

    Mi segundo pedido es que en reacción a este diluvio de propagandas negativas y prejuicios traten de obtener directamente y sin intermediario el conocimiento de esta religión. Una lógica sana exige que al menos sepáis qué es y qué esencia tiene el Islam que os atemorizan y os hacen escapar de ello. Yo no insisto que acepten mi punto de vista o el de otro en el Islam, sino que les digo que esta realidad fluyente y activa en el mundo actual no os sea presentada con los objetivos contaminados. No permitáis que ostentosamente se presenten a vosotros a los terroristas empleados y mercenarios como representantes del Islam. Conozcan el Islam de las fuentes genuinas y de primera mano. Conozcan al Islam por el camino del Qoran y la vida del gran profeta del Islam.

    En este momento quiero preguntarles, ¿acaso vosotros mismos habéis recurrido directamente al Sagrado Corán de los musulmanes? ¿Acaso han estudiado actitudes del profeta del Islam con otras personas y sus enseñanzas humanas y morales? ¿Acaso hasta hoy han recibido el mensaje del Islam de otras fuentes distintas a los medios de comunicación? ¿Acaso se han preguntado a sí mismos ¿cómo y en base a qué valores fue que el Islam desarrollo a lo largo de los siglos la más grande civilización científica y racional en el mundo? educando a los más elevados científicos y pensadores? Yo pido a vosotros que no permitáis que mostrando una cara desagradable del Islam, crean un obstáculo sentimental entre vosotros y la realidad, quitándoles la posibilidad de poseer un juicio imparcial.

    Hoy, que los medios de comunicación han roto fronteras geográficas, no permitáis que os encierren dentro de las fronteras mentales y falsificadas. Si bien nadie puede en forma individual llenar las grietas realizadas pero cada uno de vosotros puede construir un puente de pensamiento y equidad sobre estas grietas con la intención de aclarar a sí mismos y al ambiente alrededor. Este obstáculo que fue planeado de antemano entre vosotros jóvenes y el Islam aunque es desagradable pero puede crear nuevos interrogantes en vuestra mente curiosa y buscadora.

    Hacer el esfuerzo para encontrar las respuestas a estas preguntas les otorga una oportunidad beneficiosa para descubrir nuevas verdades. Entonces no pierdan esta oportunidad para comprender correctamente sin perjuicios al Islam, quizás por la bendición de su compromiso ante la verdad, Las generaciones venideras que escribirán esta parte de la historia acerca del comportamiento de Occidente con el Islam lo hagan con menos molestia y con una conciencia más tranquila.

    Sayyed ALI jamenei
    21 de Enero.2015
  • Grâce au nom de Dieu, Clément et Miséricordieux

    Aux jeunes d'Europe et d'Amérique du Nord

    Les événements récents survenus en France ainsi que d'autres faits similaires dans certains pays occidentaux m'ont convaincu de vous écrire ce message. J'ai choisi de m'adresser à vous directement non pas par une volonté délibérée d'ignorer vos parents, mais parce que le futur de vos pays est entre vos mains, et que la quête et recherche de la vérité anime davantage vos cœurs. De même, je ne cherche pas ici à m'adresser aux responsables politiques car je pense qu'ils ont, de façon consciente, séparés les chemins de la politique de ceux de l'honnêteté et de la franchise.

    Le sujet que je souhaite aborder ici avec vous est l'islam, et plus spécifiquement le visage qui vous en est présenté. Depuis deux décennies, c'est-à-dire peu après l'effondrement de l'Union soviétique, tout a été fait pour présenter cette religion comme un ennemi qu'il faudrait craindre. L'attisement des sentiments de peur et de haine et leur utilisation dans des buts peu louables ont malheureusement un long passif dans l'histoire politique de l'Occident. Il n'est pas question ici d'évoquer les phobies diverses qui ont pu être véhiculées au sein des nations occidentales. En parcourant rapidement les études historiques actuelles, vous pouvez vous-mêmes vous rendre compte que les recherches historiographiques récentes effectuent une critique conséquente du rôle des Etats occidentaux dans la falsification de l'image des autres nations et cultures. L'histoire de l'Europe et des Etats-Unis est marquée par la honte de la période de l'esclavage puis celle de la colonisation, ainsi que par tout un ensemble d'oppressions et d'injustices commises vis-à-vis des personnes de couleur ou de croyances différentes. Vos chercheurs et vos historiens ont consacré de nombreuses études critiques aux effusions de sang commises au nom de la religion lors des dissensions entre catholiques et protestants, ou encore au nom de la nation ou de l'ethnie durant les Première et Seconde Guerres mondiales.

    Le fait de reconnaître de tels faits mérite en soi d'être loué. Je ne souhaite cependant pas ici dresser un inventaire de cette longue liste d'événements regrettables, mais plutôt vous inviter à poser à vos intellectuels la question suivante : pourquoi, en Occident, la conscience collective se réveille toujours avec plusieurs décennies, si ce n'est plusieurs siècles de retard ? Pourquoi l'examen de cette conscience collective doit-il être exclusivement tourné vers des réalités appartenant à un passé lointain, et passer sous silence les questions actuelles ? Pourquoi cherche-t-on à empêcher la formation d'une réflexion générale au sujet d'une question aussi importante que celle de la façon d'aborder et de traiter la culture et la pensée musulmanes ?

    Vous savez bien que l'humiliation et le fait de susciter des sentiments de haine et de peur vis-à-vis de "l'autre" constituent le terreau commun à l'ensemble des entreprises de domination fondées sur l'oppression. Je souhaite maintenant que vous vous demandiez pourquoi cette fois-ci, la vieille politique de fomentation de la peur et de la haine a pris l'islam et les musulmans comme objectif, et ce avec une intensité sans précédent. Pourquoi dans le monde actuel, le système du pouvoir souhaite-t-il reléguer la pensée islamique à la marge et la confiner à un rôle passif ? L'islam comprendrait-il des pensées et valeurs qui viendraient contrarier les ambitions des grandes puissances ? Quels intérêts dessert la diffusion de représentations erronées au sujet de l'islam ? Mon premier souhait est donc que vous vous interrogiez au sujet des éléments motivant une telle diabolisation massive de l'islam.

    Mon second souhait est qu'en réaction aux nombreux a priori et jugements négatifs, vous essayez de mieux connaître cette religion, et ce de façon directe et sans intermédiaire. Une logique saine implique au moins que vous sachiez ce qu'est exactement cette réalité que l'on cherche à vous faire fuir et que l'on vous présente sous un jour menaçant. Je ne vous invite pas forcément à accepter la façon dont j'envisage l'islam ou telle conception particulière à son sujet, mais je vous incite à refuser que cette réalité dynamique et influente du monde actuel vous soit présentée au travers du filtre de desseins politiques peu louables. Ne permettez pas que les terroristes souvent issus de ces mêmes pouvoirs qui prétendent les dénoncer vous soient présentés comme étant les représentants de l'islam. Essayez de connaître l'islam à travers ses sources authentiques et de première main, à travers le Coran et la vie de son Prophète. La question mérite d'être posée : avez-vous déjà consulté directement le livre sacré des musulmans ? Avez-vous étudié les enseignements humains et moraux dispensés par le Prophète de l'islam ? Avez-vous déjà pris connaissance du message de l'islam à travers une source autre que celle des médias ? Vous êtes-vous déjà demandé sur quelle base et selon quelles valeurs ce même islam que l'on diabolise a pu être à la source de l'une des plus grandes civilisations du monde, et constituer le berceau des plus grands penseurs, et ce pendant de nombreux siècles ?

    Je vous demande de ne pas permettre que les portraits dénigrants que l'on peut faire de cette grande religion dressent des barrières psychologiques entre cette réalité et vous, vous privant ainsi toute possibilité de jugement impartial. Dans un monde où les moyens de communication ont brisé les barrières géographiques, ne permettez pas que l'on enserre votre esprit dans des limites construites de toutes pièces. Bien que personne ne puisse à lui seul combler le fossé créé entre ces a priori et la réalité, chacun d'entre vous peut, en s'efforçant personnellement de distinguer le vrai du faux, contribuer à créer des ponts fondés sur une pensée juste et libre ; ce sont ces ponts qui contribuent à réduire de tels fossés. Malgré les difficultés inhérentes à un tel défi, cet effort de pensée peut contribuer à faire naître de nouvelles interrogations dans vos esprits ayant soifs de vérité. Et vos efforts en vue d'obtenir une réponse à ces questions constituent en soi une occasion pour découvrir de nouvelles vérités. Par conséquent, ne laissez pas passer cette occasion de parvenir à une compréhension plus juste et exempte de préjugés de l'islam. Ainsi, peut-être, grâce à votre sens de la responsabilité vis-à-vis de ce qui est vrai et juste, les futures générations pourront se pencher sur cette période d'interactions de l'Occident avec l'islam avec une conscience plus apaisée qu'auparavant.

    Seyyed Ali Khamenei
    21 janvier 2015
  • محمد کاشانی
۱۱
تیر

حضرت آقا

مقام معظم رهبری:

غربی‌ها بیشتر از ما متعصّبند، بدتر از ما لجاجت میکنند بر سر ارزشهاى فرهنگى خودشان که در واقع ضدّ ارزش هم هست. ما چرا بر سرِ فرهنگ خودمان پافشارى نکنیم.
  • محمد کاشانی
۲۳
آذر


  • محمد کاشانی