وصیت نامۀ شهید محمدحسن خلیلی(مدافع حرم)
يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۹ ق.ظ
شهید خلیلی وصیتنامۀ خودش را با مرگباوری شروع میکند/امام(ره): وصیتنامۀ شهدا تن آدم را میلرزاند
- شهید خلیلی در ابتدای وصیتنامۀ خود مینویسد: «با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بندۀ حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشت» این روحیۀ شاکرانه را بنده تقریبا در همۀ وصیتنامههای شهدای دفاع مقدس دیده میشود. تفاوت کسی که شهید میشود با بقیه در این چیزهاست. امروز چه کسی حاضر است از صمیم دل این را بگوید؟! ما اکثراً کمبودهای خودمان را درِ خانۀ خدا فهرست میکنیم! ولی این شهید بزرگوار میگوید: خدا در حقِ این بندۀ حقیر هیچ چیزی کم نگذاشته است.
- آنگاه این شهید عزیز، وصیتنامۀ خودش را با مرگباوری شروع میکند و میفرماید: «به موجب آیۀ شریفۀ کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی میباشد. این دنیا با تمام زیباییها و انسانهای خوب و نیکو، محل گذر است نه وقوف و ماندن، و تمامی باید برویم و راه این است، زود یا دیر فرقی نمیکند، اما چه بهتر که زیبا برویم» این یعنی مرگباوری. ببینید این سخن را یک جوان دارد میگوید، جوانی که فهرست بلندی از خواستههای دنیوی در جلوی او قرار دارد اما علیرغم همۀ اینها، مرگ را برای خودش حل کرده است. لذا حضرت امام(ره) میفرمود: «وصیت نامه هاى جوانها را شما دیدهاید که چیست؟ این وصیّت نامهها اینها، انسان را مىلرزاند، انسان را بیدار مىکند»(صحیفۀ امام/ج16/ص13)
- در اواخر وصیتنامه اینطور نوشته است: «در طول مدت کفن و دفن، خواندن قرآن، زیارت عاشورا، مصیبت اهلبیت، سینهزنی، صلوات و صدقه... نماز لیلهالدفن، شهادت چهل مؤمن فراموش نشود... در ضمن، تربت اباعبدالله الحسین(ع) عقیق و کفن متبرکشده به حرم اباعبدالله الحسین(ع) فراموش نشود» اینها نشان میدهد که این شهید عزیز بار خودش را بسته و این سفر آخرت را عمیقاً دیده است به حدّی که فکرِ لباسِ رفتنش را هم از قبل کرده است. واقعاً چند نفر از ما فکرِ لباس رفتنمان را کردهایم؟!
- در بخش دیگری از وصیتنامه مینویسد: «پناه میبرم به خدا، و پناه میبرم به خدا و از او میخواهم بر من سخت نگیرد، برایم بسیار دعا کنید، بسیار» وقتی یک جوان این را مینویسد، معنایش این است که روی مسألۀ مرگ خیلی قشنگ، فکر کرده است و از مرحلۀ مرگباوری عمیقاً عبور کرده است. اینها یعنی مرگباوری، یعنی همان عرفانی که حضرت امام(ره) میفرمود این جوانها راه صد ساله را یک شبه طی میکنند.
- اگر شهدا در میان جامعۀ ما نبودند، آیا ما زنده بودیم؟! اینها نقاطی هستند که در جامعه اکسیژن پخش میکنند و همه با آن تنفس میکنند. اینطور نیست که شهدا فقط خودشان حیات داشته باشند، بلکه به دیگران هم حیات میدهند. به حدّی که وقتی از کنارشان رد میشوید از مردهدلی درمیآیید. و این استجابت دعای آن امام بزرگ است که بعد از جنگ از خدا خواست که سفرۀ شهادت را از مقابل عاشقان شهادت جمع نکند. چون حضرت امام(ره) میدانستند که این شهدا، مایۀ حیات جامعه هستند.
- ۹۲/۰۹/۱۰